در یادداشت قبل [لینک] نوزده عکس را دیدید. شاید منتظر هستید تا معنی «یامنبیس» را بدانید. یادم میآید در سالهای نخست دفاع مقدس، در اطراف گذرخان، چرخهای تافی میوه فروشی بودند. اغلب با ملیت عراقی و برای اینکه فارسی را خوب نمیدانستند سعی میکردند قیمتها را رند کنند. جملهای که زیاد از زبان این فروشندگان میشنیدیم، همین بود:«یامنبیس، یامنبیس»؛ یعنی یک من بیست تومان. یادم میآید که این جمله در میان نیروهای رزمنده با لهجهی غلیظ عربی و به عنوان شوخی نقل قول میشد. جملات دیگری هم بود، با لهجهی عربی بخوانید:«سه کِی لو سی، سه کِی لو سی (یعنی سه کیلو سی تومان)؛ یالّا خیار یالّا خیار (اعلان یک خیار فروش) و ...». آن روزها این اعلانها در میان شوخیهای بچه رزمندهها شنیده میشد.
زمان گذشت و رفته رفته این مهمانان کشور و شهر مقدس قم، پیشرفت کردند و صاحب مغازه و زمین و ... شدند. اکنون بازار گذر خان را به کلی در اختیار گرفتهاند. خانههای کلنگی ارزان قیمتی را هم به وفور خریده و در اختیار دارند. خوب اشکال کار در کجاست؟
اکنون زمانی است که زائران از کشورهای مختلف و به ویژه کشور دوست و برادر همسایه «عراق»، به ایران و به قم میآیند و این یعنی فرصت توریسم. اما صنعت توریسم در اختیار مردم قم نیست. شلوغی و کثیفی و ازدحامش را قمیها تحمل میکنند، اما سود عمدهاش به جیب فروشندگان و تجاری از کشور عراق میرسد. کافی است گشتی در اطراف حرم مطهر بزنید. هر چه را زوّار محترم نیاز دارند از هموطنان خود میخرند. به جای اسکان در هتل و مکانهای رسمی اقامتی، اغلب در همین خانههای کلنگی با مالکیت هموطنان خود ساکن میشوند. برای قمیها چه میماند؟ آش نخورده و دهان سوخته!
شما وقتی در اطراف و داخل بازار گذر خان قدم میزنید، مشاهده میکنید که گذر خان توسط هموطنان(!) عراقی قرق شده است، مغازههایی را میبینید که تابلوشان عربی است، فروشندگانش عراقی هستند و مشتریانشان را عربها تشکیل میدهند. بنده با این عقل ناقص خودم گمان میکنم این رویه برای قم تهدید محسوب میشود. شما با عقل ناقص خود چه فکر میکنید؟
|